سالها پیش از این

اشکای نظیفم برای که میریزید ؟ چشمای زیبایم برای که میبارید ؟ قلب تپنده-
ام برای که میتپی ؟ روح حساسم برای که پر می‌زنی‌ ؟ دل نازکم برای که میشکنی‌ ؟ لب غنچه ام برای که بوسه غنچه میکنی‌ ؟ دستان لطیفم برای که آغوش باز می‌کنید ؟ پاهای سبک بالم بسوی که گام برمیدارید ؟
ذهن خلاقم که را هر شب تصور می‌کنی ؟ گوشهای حساسم صدای چه کسی‌
رو میشنوید ؟ خون وجودی من بدنم را برای چه کسی گرم نگاه میداری ؟ انگشتان من نوشته هایم را برای چه کسی به رشتهٔ تحریر در میارید؟
مشام من بوی وجودی چه کسی‌ رو استشمام میکنی‌ ؟
او را ؟ او که نیست ! او که خیلی‌ وقت که رفته ! مگه ندیدید که رفت ؟
آه ! ای آه برای چه کسی‌ از نهاد من بر می آیی ؟ روان من ز چه پریشانی ؟
برای او که اینجا نیست ؟ مگر نه اینکه سالیان سال است که در قلبم مرده ؟
آه قلبم برای چه گرفتی‌ ؟ اری او مرده ، او مرده ...
سالها پیش از این : نرو خواهش می‌کنم نرو ! التماست می‌کنم ، نرو............



محمد امین نعمتی


30/8/84

نظرات 5 + ارسال نظر
علیرضا سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:14 ب.ظ http://www.alirezapirouznia.blogsky.com

سلام. وبلاگ قشنگی داری. به منم ۱ سر بزن

نازنین چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:43 ق.ظ

آفرین امین لپ کشونی
خیلی خوشم آومد.حتما یه چیزی می شی
ممتحنم

فریبا چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:07 ب.ظ

این قشنگ بود

مریم چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:38 ب.ظ

سلام
خیلی خیلی قشنگ بود امین جون
اما خیلی خیلی هم بی معرفتی
در هر حال خسته نباشی.

امین (گلستان) strong پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:21 ب.ظ

سلام امین اقا. میبینم که خیلی سرت شلوغه
ایول. موفق باشی
مخلصت امین هرکول

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد