اگر یک روز بیای

اگر یک روز بیای زیر پا تو از گلبرگ ها مفروش میکنم .

اگر یک روز بیای خورشید را از آن بالا می آورم پایین تا ببیند تو از اون نورانی تری.

اگر یک روز بیای چنان فریادی از شوق می کشم که همچون صور اسرافیل صدایش

مردگان را زنده کند تا آنها هم نیز با من به شادی بپردازند .

اگر یک روز بیای تمام آن چیزهایی که نداشتم ,دیگر نمی خواهم چون حال دیگر هستیمو دارم.

اگر یک روز بیای شوق دیدنت باعث می شود دیگر خودم را نشناسم .

اگر یک روز بیای دیگر خزانی ندارم چون تو خود بهاری .

خلاصه اگر یک روز بیای سرم را تقدیمت میکنم تا بزاری جای قلبی که از من ربودیش

تا دیگر هستی من در تو خلاصه شود.

محمد امین نعمتی

نظرات 4 + ارسال نظر
من سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:52 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

دیدیش سلام ما رو هم برسون!

شیدا سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:59 ب.ظ http://angelina.blogsky.com

جالب بود
سلام من رو هم برسون!!!
به من هم سری بزن دیگه!‌ا ا ا بی وفا!!

محمود سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 05:05 ب.ظ http://mohebannet.blogsky.com

سلام...فیلم فقر وفحشا در خیمه ی محبان اکران شد
تشریف بیارید

فریبا چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:12 ب.ظ

اینم خیلن قشنگ بود.
سلام منم برسون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد