زمانی بود زمانم را گم کرده بودم
خسته و کوفته
چراغ دلم را بدستم گرفته و از هر کوچه و پس کوچه ای
پشت هر دیوار و پنجره ای
به دنبال زمان گم شده ام سرک می کشیدم
باور پیدا کردن اون برام خیلی سنگین بود
آسمون همیشه تیره و تاروابرهای بهم پیوسته اون
خورشید رو از من ربوده بود
سایه سیاه و شوم بی مهری ها
و نا جوانمردی ها را بر پیکر آزرده خودم
حس می کردم
همه جا سکوت
غربت و غریبی
و پژواک فریاد من
همچون رعد و برق
خواب و راحتی رو از وجدان نا آرام خفتگان می زدود
فریاد های خاموش من
با نگاه هایم که به عمق دریا
صاحب حرف بوده و
آمیخته ای بوجود آورده بود
که انگشت سبابه و نگاه های خیره مردگان رو
به سوی خودم احساس می کردم
همیشه در انتظار افق به سر می بردم
و چشم به راه و منتظر کسی بودم
که منو از تنهایی در بیاره
با من یکی بشه تا بتونم
در کنار اون امنیت و احساس و
کلید حرفها و غمهای دلم رو که به دست اونه
از اون بگیرم
سالها بود دلم زندون حرفها و احساساتم بود
به روز آزادی می اندیشیدم
و یکی رو که براش بنگارم
بگم و گاه در خلوت سکوت
اون رو در آتش خودم افکنده
تا از دود حاصل اون
چشمهای نا محرمان رو به اشک در بیارم
اشکی که سالهاست بدون هق هق
و آرام آرام بر گونه هام جاریه
و سرچشمه اون جایی
جز شکستگی سد دلم نبوده و نخواهد بود
سدی که همه برای تماشا و خوش گذرونی
به اونجا سفر می کنند و
بدون توجه به اونچه که در وجودشون موج می زنه
فقط اوقات فراغت خودشون رو
برای لحظه ای کوتاه سپری می کنند
و بس
با سلام.
هم میهن گرامی پایگاه اینترنتی هم میهن مکانی مناسب برای بحث و گفتگوی ایرانیان عزیز بر روی اینترنت در زمینه های عمومی-تخصصی و... شما را دعوت به میکنم در کنار ما و دیگر هم میهنان باشید. http://www.HamMihan.com
همچنین در صورت امکان به آدرس ما لینکی داده و یا آن را در وبلاگ خود معرفی کنید تا دیگر هم میهنان نیز با اطلاع شوند.
آدرس پایگاه هم میهن http://www.HamMihan.com
------------
تحت پشتیبانی خدمات ایران تکنولوژی
www.IranTec.com
سلام
متن قشنگی بود و لی یکم بی انصافی نیست که بخوایم فکر کنیم همه برای خودشون و گذروندن اوقات فراغت برای دیدن این سد سفر میکنن؟